محل تبلیغات شما
وقتی از داییم پرسیدم پیج بومگردی دستِ کیه نفهمیدم که منظورش از حسین النچری همون پسر خجالتی و مودبیه که راهنمایی رو هم کلاسی بودیم باهم.
درسش اصلن خوب نبود. افتضاح بود در واقع. یادمه که فکر میکردم کودنه و هیچ استعدادی نداره. هیچ استعداد دیگه ای هم ندیده بودم توش، توی فوتبال هم این پاش به اون پاش میگفت گوه نخور و توی یارکشی سر نخواستنش دعوا بود.
معلما هم تحقیرش میکردن!
به هرحال.
امروز که دیدمش منبع اعتماد به نفس بود و تبدیل شده بود به یه عکاس توانا و گرافیست خوش ذوق.
جوری که دلم میخواد بیشتر ببینمش و ازش چیز یاد بگیرم.
در عجبم که با اون اعتماد به نفس خاکشیر شده چجوری تونسته باز خودشو جمع کنه و استعدادشو بفهمه و خودشو جایی بذاره که بهش تعلق داره!
میدونی؟
انگار هیچکس بی استعداد و احمق نیست.
هیچوقت نمیتونیم به ماهی بگیم احمق، به خاطر اینکه نمیتونه از درخت بره بالا!

حرف های کهنه، در مقدمه ی سفرِ نو!

حرف پایانی یا جمع بندیِ موقتی؟!

راه زیاد رفته ایم.

هم ,اون ,استعداد ,توی ,خودشو ,پاش ,اعتماد به ,به نفس ,یاد بگیرم ,بگیرم در ,در عجبم

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

lesmostfitzbund گنجینه زبان raimenlilest اینورتر یاسکاوا عکس نوشته های جدید و شعر های عاشقانه و غمگین یا صاحب الزمان فروشگاه عطریجات معلم بازاریابی، مدرس مدیریت بازاریابی، مدرس و معلم فروش تبلیغات خلاقیت برند ارتباطات salardevilking Elizabeth's info